اینجا جایی برای خوندن نیست

چشم هایتان را ببندید، نخوانده خارج شوید

اینجا جایی برای خوندن نیست

چشم هایتان را ببندید، نخوانده خارج شوید

۲ مطلب در فروردين ۱۳۹۹ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

خسته از خود

از خودم خسته م.

دلم گرفته.

فکر میکنم به م.ح.ز علاقه مند شدم ولی نمیدونم.

دو روزه خودش پیام نداده و وقتی میگه بعدا میبینمت نمیاد. فکر کنم باید دل بکشم.

مثل ح.ح...

چقدر بدم میاد از خودم، چقدر بدم میاد...

این روزها بیشتر میخوابم. که قبلش تو خیالم باشم...

ته همه شون، از خودم بدم میاد.

همین...

  • منِ تو
  • ۰
  • ۰

آن فرودگاهِ کوفتی...

هر چیزی که میشه به تو میرسم، به دست هات، به لب هات، به آغوشت...

به کنار هم نشستن ها، به گوشواره گوش کردن ها...

چقدر دلم تنگ شده و چقدر فقط تو موندی توی این ذهن من...

دیگه یادم نمیاد لحظه هارو، خندیدن هامون رو، واکنش هامون رو. دیگه یادم نمیاد باهم چه شکلی بودیم.

دوستت دارم؟ نه.

دارم ولی نه اون شکلی... ولی تو از ذهنم نمیری بیرون. اصلا...

دیگه خیلی لحظه هارو یادم نمیاد ولی تو هنوز از ذهنم نرفتی...

  • منِ تو