منِ خسته، تو چرا این شکلی شدی؟ چرا فکر میکنی همه ی دنیا علیه ت هستن. چرا فکر میکنی ازدواج همه چیزه؟
تو که هیچی از ازدواج نمیدونی چرا همش فکر میکنی عقبی بخاطر یک ازدواج؟
جدیدا نمیتونم خبر موفقیت و یا هر چیزی از اونایی که ازم کوچیکتر هستن رو بخونم. چون حس میکنم عقب افتادم. از همه چی، از همه کس
بخاطر چی؟ یه ازدواج؟! گمشو بابا
الان همکارم خانم صاد بهم پیام داد این هفته میای یا نمیای شرکت؟ منم هنوز باز نکردم پیامش رو و نمیدونم چی جواب بدم.
فردا امتحان ریخته گری دارم و باید اموزشگاه رانندگی اسم بنویسم.
آه، آه، آه...
این روزها خیلی آه میگم. این روزها ادم ناراحتی هستم. این روزها ادم تنبلی ام. این روزها ار خودم متفرم عزیزم، متنفر...
ای دوست
با خودت بهتر باش
زندگی کن
جون بکن
زنذگی کن
جون بکن، لطفا جون بکن، لطفا آدم شو، سخت شو، لوس نشو لوش نشو لوس نشو...
بزرگ ش.، بزرگ شو، بزرگ شو، بززززززززززززرگگگگگگگگگگگگگ شووووووووووووووووو لطفا و لطفا و خواهشا و التماست میکنم و التماست میکنم ای دوست...
خسته نشدی از دست خودت؟ خسته نشدی از دست خودت؟ بخدا من خستم. من خستم ازت تو خسته نیستی؟
کاش آدم شی، کاش آدم شی، کاش آدم شی...
من ازت خستم، متنفر نیستم، من خسته م فقط، همین...
وقتشه بجنبی، باشه؟ لطفا بجنب... تو حرکت کن، هرچند آهسته، هر چند کم. تو رو خدا حرکت کن
خواهش میکنم.
لطفا حرکت کن...
آه من، آه...